اردوگاه تربیتی دانش آموزی امام خمینی(ره)

وبلاگ اختصاصی . اردوگاه تربیتی امام خمینی (ره)

اردوگاه تربیتی دانش آموزی امام خمینی(ره)

وبلاگ اختصاصی . اردوگاه تربیتی امام خمینی (ره)

اردوگاه تربیتی دانش آموزی امام خمینی(ره)

سلام
این وبلاگ جهت استفاده دانش آموزان،مربیان ومعاونین پرورشی مدارس،دبیران محترم هنر،هنرآموزان ،مربیان فنی،کارشناسان فرهنگی وهنری ادارات آموزش وپرورش علاقه مند به اردو و استفاده از امکانات اردوگاه تربیتی دانش آموزی امام خمینی (ره) و مسابقات فرهنگی وهنری، راه اندازی شده است. باشد که با نظرات وهمکاری های تمامی عزیزان دراین راه گام موثری برداشته شود، برای هماهنگی جهت استفاده از امکانات اردوگاه، باشماره همراه مدیر اردوگاه 09127559517 تماس حاصل فرمایید.
باتشکر رضاعیسی آبادی

آخرین نظرات
نویسندگان

۷ مطلب با موضوع «دیوان اشعار نویسنده» ثبت شده است

۳۰
دی

بابا چه ماه است زیر کلاه است         گلخنده های اوقاه قاه است

موی سپیدش   چون ابر پاره             برگرد او من   هستم ستاره

یک خواهر من   ناهید گویند            نام برادر جمشید گویند

امّا که مادر مشغول کار است           خورشید خانه فکر ناهار است

  • رضا عیسی آبادی
۳۰
دی

تمام دلخوشی ام کوچه های بارانیست

که انعکاس دست هزار رنگ هستی را

 به سنگ فرش غباربسته بشمارم

ونور مه گرفته ی فانوس خسته ی راه

که جان تازه دمیده است روح مردگانش را

نمی رسد به من آن شب که شاد در خوابم

نگاه خیس وعرق کرده ی تن شب بو

که در درون وجودم صفیر می کشید

سلام تشنه ی تیز مرا جوابی بود

ترنم نفس خیس باران باز

که از تلاطم امواج من می ریخت

به بوسه ی گس رنگ سپیده می تابید

درآن کشاکش سرد میان برگ ومغاک

مرانه چاره زبی چارگی ها بود

زروی آبله گون زمین هراسم بود

هوای مه گرفته چه داشت که مستم کرد

که بوی ملتهب یاد بی بهاری را

دراندرون خزانم به عینه بنیوشم

تمام دلخوشی ام کوچه های بارانیست

که با صدای خسته ی آن گام خیس در باران

چو قطره های پراکنده باز می گردم

درارتعاش میان غبار وسنگ وسکوت

چه ناله ها که فضارابه چنگ خود آلود

همیشه من به عروج درخت خندیدم

مرا به ناله ی  مجروح برگ می بندند

ومرحمتی را به قلب باد آرند

که تا نزند باد دوباره تازیانه شان

تمام دلخوشی من کوچه های بارانیست

وجستجوی تمام کلیدهایم را

که با ترنم چشمان توباز می جویم

چه خوب شد که رسم گریه دانستم

که بارش تند غبار چشمانم

تمام دلخوشی دلشکسته ای   باشد

  • رضا عیسی آبادی
۱۳
آبان
درکلاس درس
       حوصله ی کودک خاطی سررفت
      ومعلم دررفت

 

 

*

  • رضا عیسی آبادی
۰۷
آبان

آمان عؤمؤر

*(1)

کؤچه لردن گچیرم گچمیش عؤمؤریادالیرم

قلبیمه  غصّه  توتوب  ناله  و  فریاد   الیرم

      سینه می گؤگرچینه دوشوبدو زیندان دیبینه

   قلم  و  کاغذ    الینن   اونه   آزاد    الیرم

 

 

*(2)

  • رضا عیسی آبادی
۰۷
آبان

کودکانه

 

 

کودک دلم

 

 

بی توبودن را

 

 

بسیار بهانه می کند

 

 

وسر به هوای بادبادک تو شده

 

 

بر پشت بام غفلتش

 

 

می ترسم که بیفتد وزمین گیر تو شوم

 

 

حال که پرواز راشناخته است.

 

 

خیالش که هرجایی ورهاست

 

 

پروانه ی تواست

 

 

بیا وباش

 

 

می توانی چراغش باش.

 

 

پای رفتنش هنوز

 

 

دویدن را تاب ندارد

 

 

توکه اورا به بیابان می کشانی اش

 

 

ای سراسر گلستان من

 

 

باش وباش

 

 

لبخندی کشیده بر لبانش باش

 

 

سرمه ی شاد ابروانش باد

 

 

*

  • رضا عیسی آبادی
۲۹
مهر

دفتر شعر 2 رضا عیسی آبادی

بیا که سرو چمن خاک راه دلدار است                       نشسته گل به گلستان حزین و بیمار است

 

 

ترحّمی بنما ای گل همیشه بهار                             که بوی غنچه ی نرگس سرآمد کار است

 

 

*

 

 

شب است و ابری دوران و پهنه تاریک است             کنون که راه رسیدن به قله باریک است

 

 

درانتظار فرج تا سحر نمی خوابم                            شنیده ام که رخت را طلوع نزدیک است

 

 

*

  • رضا عیسی آبادی
۲۳
مهر
  • رضا عیسی آبادی